دل هوایی تو یا سر سودایی من..؟

 

 

کاش دله خودش ، هوایی بود که به هزار ریسمون بندش میکردم...  

چه کنم با سر سودایی خودم که بی صاحب، هزار غلاده به گردنم داده..! 

 

 

نمیدونم چمه...دلم ریخته...انگار گم شدم... یخرده اشک ریختم اما دوباره گم شدم... انگار شبیه پارسالم... میدونم دارمت اما حالا اشک ندارم... 

تا وقتی نداشتمت عشق رسیدن بهتو داشتم حالا که دارمت ترس از دست دادنت...  

خیلی زجر کشیدم...خدا کیو لعنت کنه؟ 

قلبم درد میکنه... 

از شنیدنه اسمتم حالم بد میشه اما ممنونتم... 

هی... قلبم درد میکنه... بدونت فک کنم آدمیزاد نیستم... 

گمم... 

نجاتم بده...

میگذره



تاوان کدوم همخوابگیم با زمان رو می دم که جوونیم فدای گذشت زمان شد...



|: یه عمر گفتم زمان میگذره اما ندیدم زندگیمو حوونیمه که گذشته
.